بیوگرافی لیلا حاتمی از ۹ مهر ۱۳۵۱ آغاز میشود؛ زمانی که در تهران به دنیا آمد و در چهار دهه فعالیت، با بیش از ۱۲ نامزدی در جشنواره فیلم فجر و کسب جوایز معتبر بینالمللی، به یکی از چهرههای شاخص سینمای ایران بدل شد. در سال ۲۰۱۴ داور اصلی جشنواره کن بود، در ۲۰۱۷ به آکادمی اسکار پیوست و برای بازی در جدایی نادر از سیمین، خرس نقرهای برلین را بهطور مشترک کسب کرد. ایرانیجو با نگاهی جامع به زندگی و کارنامه او، تلاش میکند تصویری روشن از مسیر حرفهای، سبک بازی، افتخارات و زندگی شخصی این بازیگر برجسته ارائه دهد.

معرفی و مشخصات
لیلا حاتمی بازیگر ایرانی و یکی از مهمترین چهرههای زن سینمای ایران است که عمدتاً با نقشآفرینیهای واقعگرایانه در درامهای اجتماعی شناخته میشود. او از کودکی در محیطی کاملاً هنری پرورش یافت، نزدیکیاش به سینما از خانه آغاز شد و ورودش به قاب تصویر، پیش از دوران دبستان رقم خورد. مسیر حرفهای حاتمی از نقشهای خردسالانه در آثار علی حاتمی آغاز شد و با نخستین نقش اصلیاش در فیلم لیلا (۱۳۷۵) به نقطهای تازه رسید؛ نقطهای که او را در متن توجه رسانهها و منتقدان قرار داد.
چهرهای متین، بازیهای مینیمال، و انتخابهای هوشمندانه در همکاری با کارگردانان مؤلف، از ویژگیهای پررنگ کارنامه اوست. لیلا حاتمی طی سالها با فیلمهایی همچون شیدا، ایستگاه متروک، ارتفاع پست، بیپولی، پله آخر، رگ خواب و جدایی نادر از سیمین، طیفی گسترده از زنان معاصر ایرانی را با پیچیدگیهای روحی و تعارضهای اجتماعی به تصویر کشیده است.
آغاز زندگی و پیشزمینه خانوادگی
میتوان گفت لیلا حاتمی در خانوادهای تماماً هنری متولد شد. پدر او علی حاتمی، یکی از مهمترین فیلمسازان و نویسندگان تاریخ سینمای ایران بود و مادرش زری خوشکام (زهرا حاتمی) از بازیگران مطرح ایرانی. در خانه آنها فیلم، طراحی صحنه و لباس، تدوین و گفتوگوهای سینمایی جریان دائمی داشت؛ تا جاییکه بسیاری از بازیگران هنگام تولید آثار علی حاتمی، در خانهشان زندگی میکردند. چنین فضایی بهطور طبیعی مسیر لیلا را به سینما هدایت کرد.

نخستین مواجهههای او با دوربین در کودکی شکل گرفت: از سهسالگی مقابل دوربین رفت و به فاصله اندکی در سریالهای سلطان صاحبقران، طلاق و هزاردستان دیده شد. علاقهمندیاش به سینما در همان سالها با تماشای مکرر فیلمهایی مثل سوتهدلان پررنگتر شد. او در مدرسه ژاندارک درس خواند و یادگیری زبان فرانسه را از همانجا آغاز کرد. پس از انقلاب، تعطیلی مدرسه موجب گسست در روند تحصیل او شد، اما مسیر فرهنگی و هنری خانواده همچنان ادامه یافت.

دوستی دیرینه او با لیلی رشیدی، فرزند داوود رشیدی، نیز به سالهای کودکی بازمیگردد و در برنامه تلویزیونی «بچهها بیدار، بچهها هوشیار» (اوایل دهه ۱۳۶۰) تجربهای مشترک از حضور جلوی دوربین را رقم زد؛ تجربهای که همزمان شیرینی کودکانه و جدیت نخستین تمرینهای حرفهای را در خود داشت.
تحصیلات و تواناییهای زبانی
لیلا حاتمی دبیرستان را در رشته ریاضیفیزیک به پایان رساند. در آغاز دهه ۱۳۷۰ برای ادامه تحصیل به لوزان رفت و در اکول پلیتکنیک فدرال لوزان (EPFL) در رشته مهندسی برق مشغول شد. فشارهای عصبی و احساس فاصله با علاقهمندیهای شخصی او را به مرخصی یکساله و تغییر مسیر به ادبیات فرانسه سوق داد. شدت گرفتن بیماری پدر باعث بازگشت او به ایران شد؛ بازگشتی که همزمان با پیشنهاد بازی در فیلم لیلا از داریوش مهرجویی، جهت زندگیاش را برای همیشه تغییر داد.
خانم حاتمی علاوه بر فارسی، به زبانهای فرانسوی، انگلیسی، آلمانی و ایتالیایی آشناست و همین آشنایی با زبان و فرهنگهای مختلف، در مصاحبهها و حضورهای بینالمللیاش – از تلویزیون فرانسه تا فرش قرمز کن و ونیز – نمود مشخصی داشته است. او به صراحت اعلام کرده که اهل شبکههای اجتماعی نیست و هیچ حساب کاربری رسمی در این فضاها ندارد.
شروع کار بازیگری؛ از نقشهای کودکانه تا نخستین نقش اصلی
ورود رسمی حاتمی به سینما با نقش کودکی کمالالملک در فیلم کمالالملک (۱۳۶۲) به کارگردانی علی حاتمی ثبت شد. در دلشدگان (۱۳۷۰) نیز در نقش شاهزادهای نابینای تُرک ظاهر شد. پس از درگذشت ناگهانی پدر در جریان تولید تختی و تغییرات بعدی پروژه، پیشنهاد بازی در نقش اصلی فیلم لیلا (۱۳۷۵) از سوی داریوش مهرجویی مسیر تازهای پیش پای او نهاد؛ مسیری که با آمادهسازی جدی – تمرینهای چندماهه و گفتوگوهای ضبطشده با علی مصفا برای اتود نقش – آغاز شد.

نقش لیلا – زنی که در مواجهه با نازایی و فشارهای سنتی خانواده همسر، در کشاکش تصمیمهای عاطفی و اجتماعی گرفتار میشود – در زمان خود با استقبال جدی منتقدان روبهرو شد. حاتمی برای این نقش دیپلم افتخار جشنواره فجر را دریافت کرد و در نظرسنجی ماهنامه فیلم رتبه نخست بهترین بازیگر نقش اول زن از نگاه منتقدان را به دست آورد. نقدها از «قدرت شگفتانگیز»، «آسیبپذیری اجتنابناپذیر» و «بیان جزییات با کمترین کلمات» در بازی او نوشتند و همین نقش، چهره تازهای از او به سینمای ایران معرفی کرد.
نقشهای شاخص و تحسین منتقدان
پس از لیلا، حضورها و نقشهای برجسته حاتمی، طیفی از شخصیتهای زن معاصر را به تصویر کشید. در شیدا (۱۳۷۷) پرستاری معصوم و عاشق را بازی کرد که نقدها بازی «طبیعی و جذاب» او را یکی از امتیازهای اصلی فیلم دانستند. کیف انگلیسی (۱۳۷۸-۱۳۷۹) نخستین حضور حرفهای او در قاب تلویزیون بود؛ نقشی تاریخی که بهواسطه حساسیتها و تحقیقات پیشینیاش برای نزدیک شدن به حالوهوای دوره پهلوی دوم، رنگوبویی متفاوت داشت و در نهایت، جایزه مردمی جشنواره سیما را برایش به همراه آورد.

با آب و آتش (۱۳۷۹) در مسیری دشوار و جسورانه قدم گذاشت: نقش زنی با «برچسب اجتماعی» در مرکز قصه، که در زمان خود واکنشهای فراوانی برانگیخت و سرانجام تندیس زرین جشن سینمای ایران را برای او به ارمغان آورد. ایستگاه متروک (۱۳۸۰) نامزدی سیمرغ و سپس جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره بینالمللی مونترآل را برایش ثبت کرد و منتقدان خارجی، بازی ظریف و «دلنشین» او را ستودند.
ارتفاع پست (۱۳۸۰) تجربهای متفاوت با لهجه جنوبی بود؛ تجربهای که با تمرینهای فشرده او برای درست نشستن لحن و بیان همراه شد و نامزدی تندیس زرین جشن سینما را به بار آورد. در سالاد فصل (۱۳۸۳) و حکم (۱۳۸۳) نیز از زنانی با خاستگاه و سرنوشتهای اجتماعی متفاوت نقش آفرید و توانست دامنه نقشهایش را گستردهتر کند. در شاعر زبالهها (۱۳۸۳) بازی «مسلط و حرفهای»اش با فضای شاعرانه اثر همنشین شد.
دهه هشتاد، زمان تجربههای متوالی برای او بود: پریدخت (۱۳۸۶) در تلویزیون، هر شب تنهایی (۱۳۸۶) با یکی از بهترین نقشآفرینیهای زنان سینمای ایران از منظر منتقدان، و بیپولی (۱۳۸۶-۱۳۸۷) که سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را برایش به همراه آورد. در پرسه در مه (۱۳۸۸) و چهلسالگی (۱۳۸۸) بر مدار زن میانسال معاصر حرکت کرد و وجوهی تازه از بازی در نقشهای کمگفتوگو اما پرتنش را به نمایش گذاشت.
چیزهایی هست که نمیدانی (۱۳۸۸) او را در کنار علی مصفا قرار داد و منتقدان، نقشآفرینی «موثر و بهیادماندنی» او را ستودند. سپس جدایی نادر از سیمین (۱۳۸۹) رسید: فیلمی که خرس طلایی برلین و اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان را کسب کرد و حاتمی بهطور مشترک خرس نقرهای بهترین بازیگر زن را به دست آورد و با تحسینهای گسترده جهانی روبهرو شد؛ تحسینهایی که او را سزاوار نامزدی اسکار نیز میدانستند.
در دهه نود، نارنجیپوش (۱۳۹۰) و پله آخر (۱۳۹۰) مسیر تحسینها را ادامه دادند: حاتمی برای پله آخر از جشنواره کارلووی واری گوی بلورین بهترین بازیگر زن را دریافت کرد و نقدها از «باورپذیری جدی» و «تعادل ظریف» او نوشتند. آشنایی با لیلا (۱۳۹۱) و سربهمهر (۱۳۹۱) نیز ستایشهای منتقدان را برانگیخت؛ تا جاییکه برخی منتقدان، انتخاب او را غیرقابل جایگزین دانستند.
در دنیای تو ساعت چند است؟ (۱۳۹۳) و دوران عاشقی (۱۳۹۳) او را در نقش زنانی با زیستهای شهری و عاطفی پیچیده نشان داد. با من (۱۳۹۴) بر خلاف تصویر آشنای «شکنندگی»، نقش زنی خلافکار را بازی کرد و جوایز متعددی به دست آورد. رگ خواب (۱۳۹۵) از دیگر قلههای کارنامه اوست؛ نقشی که سیمرغ دوم را برایش به همراه آورد و منتقدان، «پلک نزدنهای طولانی» و ظرایف چشمان او را کلید ورود به بازی دانستند.
سپس حکایت دریا (۱۳۹۵)، بمب؛ یک عاشقانه (۱۳۹۶)، خوک (۱۳۹۶) و تجربه صداپیشگی در انیمیشن آخرین داستان (۱۳۹۷) آمدند. مردی بدون سایه (۱۳۹۷) چهارمین همکاری با علیرضا رئیسیان بود و ما همه با هم هستیم (۱۳۹۷) دومین تجربه کمدی او. در نهنگ آبی (۱۳۹۷) تا قسمت دهم جلو رفت و بهدلیل سطحی بودن نقش، پروژه را ترک کرد. قاتل و وحشی (۱۳۹۸) بهسبب نمایش بدون حجاب او توقیف شد.
تصور (۱۴۰۰) در بخش هفته منتقدان کن ۲۰۲۲ درخشید و بازی «در مرز شوخی و ملودرام» حاتمی تحسین شد. شبکه مخفی زنان (۱۴۰۱) نمونه دیگری از انطباق کامل شمایل بازیگری او با کاراکتر تاریخی بود. پیرپسر (۱۴۰۰) نیز با نمایش جهانی در روتردام ۲۰۲۴ و اکران داخلی ۱۴۰۴، اجرای «مغناطیسی» او را در نقش زنی مطلقه به رخ کشید و نقدها از نگاههای عمیق و سکوتهای پرمعنایش نوشتند. در ۱۴۰۳ همکاری کوتاهی با خاتی داشت که نیمهکاره ماند و سپس به بت پیوست. منبع
همکاری با کارگردانان برجسته
طیف کارگردانانی که حاتمی با آنها کار کرده، از جریانهای مؤلف تا بدنه سینمای ایران را دربرمیگیرد: داریوش مهرجویی (لیلا، میکس، نارنجیپوش)، کمال تبریزی (شیدا، ما همه با هم هستیم)، علیرضا رئیسیان (ایستگاه متروک، مردی بدون سایه)، ابراهیم حاتمیکیا (ارتفاع پست)، رسول صدرعاملی (هر شب تنهایی)، حمید نعمتالله (بیپولی، رگ خواب، قاتل و وحشی، بت)، فریدون جیرانی (آب و آتش، سالاد فصل، نهنگ آبی)، مسعود کیمیایی (حکم)، علی مصفا (سیمای زنی در دوردست، پله آخر)، اصغر فرهادی (جدایی نادر از سیمین)، مانی حقیقی (خوک)، بهمن فرمانآرا (حکایت دریا) و پیمان معادی (بمب؛ یک عاشقانه) از جمله مهمترینشان هستند.
- داریوش مهرجویی: ورود به نقشهای اصلی و شکلگیری تصویر عمومی «بازی مینیمال»
- حمید نعمتالله: خلق دو قله در کارنامه با بیپولی و رگ خواب
- علیرضا رئیسیان: پرداخت رئالیستی روابط و موقعیتهای شهری
- اصغر فرهادی: جهش جهانی با جدایی نادر از سیمین
- رسول صدرعاملی و کمال تبریزی: از سانتیمانتالیسم تلخ تا کمدی/درام اجتماعی
کارگردانانی چون جیرانی، رئیسیان، صدرعاملی و بیرقی در گفتوگوها بر «هوش»، «دقت»، «تسلط» و «حضور متفاوت» او در نقشها تأکید کردهاند. بهویژه درباره فیلم من، کارگردان اثر انتخاب او را «واکنشگرایانه به تصویر کلیشهای شکنندگی» دانسته و بر توانایی او در ساختن شخصیتی مسلط و غیرقابل پیشبینی تأکید کرده است.
جوایز، افتخارات و شناختهشدن جهانی
کارنامه افتخارات لیلا حاتمی مجموعهای کمنظیر از جوایز داخلی و بینالمللی را شامل میشود؛ از دو سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر گرفته تا تندیسهای جشن سینمای ایران، گوی بلورین کارلوویواری و خرس نقرهای برلین. در سطح ملی، او رکورددار نامزدیهای متعدد فجر است و در سطح جهانی، نامش با موجی از نقدهای تحسینآمیز گره خورده است. عضویت در آکادمی اسکار، دریافت نشان شوالیه هنر و ادبیات فرانسه و داوری در کن و ونیز، جنبهای دیگر از اعتبار بینالمللی او را نشان میدهد.
| جایزه/افتخار | اثر/رویداد | نهاد/جشنواره |
| دیپلم افتخار بهترین بازیگر زن | لیلا (۱۳۷۵) | جشنواره فیلم فجر |
| سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن | بیپولی (۱۳۸۷) | جشنواره فیلم فجر |
| سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن | رگ خواب (۱۳۹۵) | جشنواره فیلم فجر |
| تندیس زرین بهترین بازیگر زن | آب و آتش (۱۳۷۹/۱۳۸۰) | جشن سینمای ایران |
| تندیس زرین بهترین بازیگر زن | رگ خواب | جشن سینمای ایران |
| بهترین بازیگر زن | ایستگاه متروک | جشنواره بینالمللی مونترآل |
| خرس نقرهای بهترین بازیگر زن (مشترک) | جدایی نادر از سیمین | جشنواره بینالمللی فیلم برلین |
| گوی بلورین بهترین بازیگر زن | پله آخر | جشنواره بینالمللی کارلوویواری |
| جایزه بهترین بازیگر زن | هر شب تنهایی | جشنواره بینالمللی فیلم زیمبابوه |
| جایزه بهترین بازیگر زن | آشنایی با لیلا | جشنواره فیلمهای ایرانی سانفرانسیسکو |
| انار طلایی بهترین بازیگر زن | من | جشنواره فیلمهای ایرانی استرالیا |
| نشان شوالیهٔ هنر و ادبیات | تقدیر دولتی | دولت فرانسه (۱۳۹۱/۲۰۱۲) |
| عضویت آکادمی اسکار | پذیرش رسمی | AMPAS (۲۰۱۷) |
افزون بر اینها، او در جشنواره پام اسپرینگز بهطور مشترک جایزه فیبرشی بهترین بازیگر زن را برای جدایی نادر از سیمین دریافت کرد. نقدهای بینالمللی – از ایندیوایر تا کلایدر – اجرای او در جدایی را در حد معیارهای آکادمی دانستهاند. همچنین در فهرستهای رسانهای، از جمله واندرلیست، نام حاتمی در میان چهرههای شاخص زنان خاورمیانه دیده شده است.
سبک بازی و ویژگیهای امضایی
در توصیف سبک بازی لیلا حاتمی، واژگانی چون «مینیمال»، «درونگرا»، «رئالیستی» و «مبتنی بر ظرایف حسی» بارها تکرار شده است. او اغلب زنانی با شخصیت مستقل، خونسرد و محکم را بازی کرده که سطوح متفاوتی از آسیبپذیری در لایههای زیرینشان جریان دارد. زبان بدن دقیق، اقتصاد در اکت، و استفاده از سکوتها و نگاههای طولانی – مانند پلک نزدنهای استمرار یافته در رگ خواب – به امضای بازی او بدل شده است.
منتقدان داخلی و خارجی، او را گاه در نسبتهای ظاهری و رفتاری با بازیگرانی چون نیکول کیدمن، آدری هپبورن و جولین مور مقایسه کردهاند. با این همه، آنچه بازی حاتمی را متمایز میکند، پیوند عمیق نقش با زیست روزمره و پرهیز از اغراق است؛ بهگونهای که از «تلاش خودنمایانه» دور میماند و حس باورپذیری را تقویت میکند. خود او بارها تأکید کرده که «نقش خوب نوشتهشده» شرط لازم برای بازی خوب است.
داوریها، کنش حرفهای و اثرگذاری
لیلا حاتمی علاوه بر بازیگری، در هیئتهای داوری معتبر بینالمللی نیز فعال بوده است: از کارلوویواری (۱۳۸۵) تا مراکش و دوویل (۲۰۱۱)، رم (۲۰۱2) و کن (۲۰۱۴) که او را به نخستین بازیگر ایرانی عضو هیئت داوران بخش اصلی این جشنواره بدل کرد. در ونیز ۲۰۲۲ نیز عضو هیئت داوران بخش اصلی بود و در اختتامیه، جام ولپی بهترین بازیگر زن را اهدا کرد. ریاست هیئت داوران جشنواره وزول ۲۰۲۲ و عضویت در هیئت امنای مدرسه ملی سینمای ایران (۱۳۹۳)، وجه دیگری از کنشگری فرهنگی اوست.
او در مقام چهرهای مرجع برای نسل تازه بازیگران زن، بارها از سوی منتقدان و فیلمسازان بهعنوان نمونه «وقار حرفهای»، «تسلط» و «اعتلای شأن بازیگری» یاد شده است. محسوب شدن در میان «با نفوذترین و پولسازترین زنان سینمای ایران» و گزینههای برتر منتقدان برای بهترین بازیگران ادوار فجر، نشانههایی از اثرگذاری او در صنعت است.
زندگی عمومی، فعالیتهای اجتماعی و حواشی
حضور عمومی حاتمی در سالهای اخیر معطوف به چند محور بوده است: فعالیتهای محیطزیستی و بهداشتی (از جمله کمپین حفظ جنگلهای هیرکانی و سفارت اطلاعرسانی درباره سرطان پستان)، همراهی با مطالبات مدنی (از جمله بیانیه «تفنگت را زمین بگذار» در ۱۴۰۱) و گفتوگوهایی در ضرورت معرفی طیف متنوعتری از سینمای ایران در بازار جهانی.
در ۱۳۸۷ در همایش «موج سوم» برای دعوت از محمد خاتمی به انتخابات سخنرانی کرد و اندکی بعد، آتشسوزی عمدی در سینما جمهوری – که از پدر به ارث برده بود و آن را با همسرش اداره میکرد – کافه آنتراکت را از بین برد. در جشنواره برلین ۲۰۱۸، در نشست خبری فیلم خوک از اعتراضات دی ۱۳۹۶ و کشتهشدن معترضان انتقاد کرد.
از حواشی خبرساز، حضور او در افتتاحیه کن ۲۰۱۴ بود؛ جایی که پوشش سنتی با نقدهدوزی ایرانی بر تن داشت و در حاشیه مراسم، دستدادن و روبوسی با رئیس جشنواره واکنشهایی در ایران برانگیخت. مقامهای رسمی و برخی رسانههای داخلی آن را «نامتناسب با شئون» دانستند؛ در مقابل، تحلیلهای رسانهای بینالمللی این نقدها را بازتاب دادند و یادداشتهایی در زمینه تفاوت آداب اجتماعی و اینکه حاتمی نماینده ارگان رسمی نبوده است منتشر شد.
زندگی شخصی، ازدواج و خانواده
حاتمی در جریان تولید فیلم لیلا با علی مصفا آشنا شد و پیش از آغاز فیلمبرداری، این رابطه به علاقهای جدی انجامید. آنها در ۱۳۷۷ ازدواج کردند و بعدها در چند اثر دیگر نیز همبازی بودند؛ با اینحال برای پرهیز از تبدیل شدن به کلیشه، بسیاری از پیشنهادهای مشترک را نپذیرفتند. فرزند نخستشان، مانی (۱۳۸۵) و فرزند دومشان، عسل (۱۳۸۷) در تهران به دنیا آمدند.
او همواره کوشیده مرز میان کار و حریم خصوصی را حفظ کند و زندگی خانوادگی «متعارف و امن» داشته باشد. در اردیبهشت ۱۴۰۰ بهدلیل ابتلا به کرونا بستری شد و پس از بهبود، درمان را در خانه ادامه داد؛ مادرش زری خوشکام نیز در همان مقطع در آیسییو بستری بود و در ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ درگذشت. حاتمی برخلاف بسیاری از چهرهها، از حضور در شبکههای اجتماعی پرهیز میکند و بیشتر از طریق آثارش با مخاطبان در ارتباط است.
میراث و تأثیر در سینمای ایران
لیلا حاتمی در نظر طیف وسیعی از منتقدان و فیلمسازان، یکی از بااستعدادترین و مؤثرترین بازیگران زن سینمای ایران است. بسیاری او را «مهمترین بازیگر زن» در استمرار کیفیت و شأن بازیگری در سه دهه اخیر میدانند. از نگاه منتقدان، اگر او راهی جز سینما برمیگزید، سینمای ایران قطعاً چیزی کم میداشت. توصیفهایی چون «بازیگر درجهیک»، «کاملترین هنرپیشه سینمای ایران» و «در سطح بهترینهای جهان» در گفتار فیلمسازان و نویسندگان دربارهاش تکرار شده است.
اثرگذاری او تنها در حوزه بازی محدود نمیشود؛ نحوه مواجهه با نقشها، انتخابهای آگاهانه، و ایستادن بر مرز باریک بین واقعگرایی و شاعرانهگی، سبکی متمایز ایجاد کرده که مرجعیت دارد. عضویت در آکادمی اسکار، نشان شوالیه فرانسه و حضور در داوریهای طراز اول جهان نیز بُعد بینالمللی این میراث را تثبیت کرده است.
فیلمها و نقشهای برگزیده (مروری فشرده)
در ادامه، فهرستی فشرده از نقشهای تاثیرگذار او در سینما و تلویزیون میآید؛ آثاری که بر شکلگیری تصویر عمومی «لیلا حاتمی» اثر گذاشتهاند و در نقدها و جوایز بازتاب یافتهاند.
- لیلا (۱۳۷۵) – نقش اصلی؛ آغاز شهرت فراگیر و دریافت دیپلم افتخار فجر
- شیدا (۱۳۷۷) – پرستار معصوم در دل جنگ؛ نامزد سیمرغ
- کیف انگلیسی (۱۳۷۸-۱۳۷۹) – نخستین نقش شاخص تلویزیونی؛ جایزه مردمی
- آب و آتش (۱۳۷۹) – نقش جسورانه؛ تندیس زرین جشن سینما
- ایستگاه متروک (۱۳۸۰) – بهترین بازیگر زن مونترآل
- ارتفاع پست (۱۳۸۰) – تجربه لهجه جنوبی؛ نامزد جشن سینما
- هر شب تنهایی (۱۳۸۶) – یکی از بهترین نقشآفرینیهای زنان سینمای ایران
- بیپولی (۱۳۸۶-۱۳۸۷) – سیمرغ بلورین فجر
- پرسه در مه و چهلسالگی (۱۳۸۸) – ورود به نقشهای زن میانسال معاصر
- چیزهایی هست که نمیدانی (۱۳۸۸) – بازی موثر و بهیادماندنی
- جدایی نادر از سیمین (۱۳۸۹) – خرس نقرهای برلین؛ شهرت جهانی
- پله آخر (۱۳۹۰) – گوی بلورین کارلوویواری
- سربهمهر (۱۳۹۱) – نقشآفرینی متفاوت و تحسینشده
- رگ خواب (۱۳۹۵) – سیمرغ دوم؛ امضای تازه در زبان بدن
- تصور (۱۴۰۰) – انتخاب هفته منتقدان کن؛ بازی در مرز ملودرام
- شبکه مخفی زنان (۱۴۰۱) – تطابق کامل با کاراکتر تاریخی
- پیرپسر (۱۴۰۰/اکران ۱۴۰۴) – اجرای مغناطیسی و چندلایه
سایر فعالیتها و ترجمهها
بهجز بازیگری، حاتمی در ترجمه نیز دستی دارد: شب افتتاح اثر جان کاساوتیس، شش گفتوگو با پیکاسو (درباره تابلوی زنان الجزیره)، و فیلمنامه گرترود از کارل تئودور درایر از جمله آثاری هستند که او به فارسی برگردانده است. در حوزه عمومی نیز از طریق سخنرانیها و سفرها – از جمله کنفرانس «زن شرقی» در استانبول – به گفتوگو درباره وضعیت زنان در ادبیات و سینما پرداخته است.
پرسشهای متداول
لیلا حاتمی به چه زبانهایی مسلط است؟
او علاوه بر فارسی، با زبانهای فرانسوی، انگلیسی، آلمانی و ایتالیایی آشناست و در برنامهها و مصاحبههای بینالمللی از این توانایی بهره برده است.
مهمترین جوایز لیلا حاتمی کداماند؟
دو سیمرغ بلورین فجر برای بیپولی و رگ خواب، خرس نقرهای برلین (مشترک) برای جدایی نادر از سیمین، گوی بلورین کارلوویواری برای پله آخر، تندیسهای جشن سینمای ایران (از جمله برای آب و آتش و رگ خواب)، و نشان شوالیه هنر و ادبیات فرانسه از مهمترین افتخارات اوست.
آیا لیلا حاتمی در شبکههای اجتماعی فعال است؟
خیر. او بهصراحت گفته اهل فضای مجازی نیست و صفحه رسمی در شبکههای اجتماعی ندارد.
ماجرای حاشیه کن ۲۰۱۴ چه بود؟
حضور او در افتتاحیه کن ۲۰۱۴ با دستدادن و روبوسی با رئیس جشنواره در ایران با واکنشهایی روبهرو شد. همزمان، رسانههای بینالمللی بازتابی از این واکنشها و تفاوت آداب اجتماعی منتشر کردند.
جمعبندی
در یک عبارت، «مسیر پیوسته کیفیت» تعریف دقیق کارنامه لیلا حاتمی است: از نخستین نقشهای کودکانه تا اوجگیری در لیلا، از تجربههای جسورانهای مثل آب و آتش تا بُرد جهانی جدایی، از صیقلخوردن مینیاتوری اَکت در پله آخر و رگ خواب تا نشانههای بلوغ هنری در تصور و پیرپسر. این کارنامه با جوایز معتبر، داوریهای بینالمللی و اعتلای شأن بازیگری همراه شده و ردّی ماندگار در سینمای ایران گذاشته است. به همین دلیل، جستوجوی «بیوگرافی لیلا حاتمی» تنها مرور زندگی یک بازیگر نیست؛ روایت پایداری و وقار حرفهای در برابر دوربین است.




